به عنوان یک دکتر با قدرت حرفه ای بیشتر مهم است که مهارتهای چگونه ارتباط با بیماران و خانوادههایتان را با شما ارتباط کنید تا آنها را با شما مبارزه کنند. در مقابل این، شما می توانید به راحتی خودتان را در مقابل آنها قرار دهید.
پس حالا، بیایید درباره اصولات پنج آر صحبت کنیم:
۱، نتیجه: اگر جراحی نیست، نتیجه چیست؟
بسیاری از مردم فیزیولوژی، بیماری و غیر از آن مطالعه نکردهاند، نمیدانند چگونه و زمانی تغییر بیماری خواهد بود، و حتی نتیجههای بدترین را نمیبینند، در حالی که دکتر یاد گرفته و حتی از همهی موقعیتها دیدهاند.
2، پیشنهاد: چه نوع برنامه جراحی پیشنهاد می کنید، چه کمک به بیمار خواهد کرد؟
وقتی خانواده سؤال میکند که بعدش چیکار کنیم، به این قدم میرسد. برنامه جراحي به عنوان محصول شما، بازاريگ براي توضيح دادن محصول نيست (مردم لازم نيست بفهمند) بلکه براي تفصيل کردن سود جراحي به بيمار ميتونن بيارند.
۳، ریسک: گزینههای درمان مختلف ریسک دارند، دیگر گروه میتواند به کدام پرداخت دهد؟
وقتی دیگر حزب اعتراض دارد، یعنی تمرکز حزب دیگر به سود جراحی نیست، بلکه خطر است.
بنابراین، شما باید تمرکز ارتباطات خود را تغییر دهید تا به گروهی دیگر از خطرهای مشترک اطلاع دهید، مخصوصا وقتی گروهی دیگر گزینه های دیگر را پیشنهاد می کند، یا از شما بخواهد گزینه های دیگر را پیشنهاد کنید، نیز باید تأکید کنید که گزینه های مختلف خطرهای مختلف دارند، که خطرهای بزرگتر یا کمتر است، که بالاتر یا پا برای مثال انبولیسم مایع آمنیوتیک، حادثه کمی دارد ولی سرعت مرگ بالا دارد.
چهار، حقوق: اون طرف حق داره تصميم بگيره که کار کنه يا نه!
بعضی دکترها از بیماران و خانواده ترسناکتر هستند، انگار آسمان سقوط می کند اگر عملیات نکنند.
وظیفه دکتر اول از همه است، آیا شما وظیفهی اطلاعات را انجام دادید، و دوم، آیا شما به غیر از برنامههای پیشنهاد و برنامههای دیگر به دیگر بگویید، و بالاخره آیا برنامههای دیگر در مورد سودها و ناتوانی هر برنامه روشن است، تا برنامه دیگر انتخاب کند.
پاسخی: مسئولیت دیگر حزب چیست؟
بیمار درمانی یا خواستند بهبود کنند، نه تنها فیزیکی، بلکه روانی.
وقتی بیمار وارد اتاق عملیاتی قبل از اینکه هوای بیمار عصبی باشد، ترسید، نگران باشد. این زمانی است که بیمار به مراقبت و توجه کسی نزدیک به او نیاز دارد. این کارها نمی توانند توسط دکتر جایگزین شود، باید توسط خانواده انجام شود.